loading...

کوچه سار شعر

بازدید : 402
پنجشنبه 16 مهر 1399 زمان : 7:38

(ماتم سرا)

‌از این دنیای محنت زای ناهنجار می‌ترسم
که کرده یک جهان را‌ بر سرم آوار می‌ترسم‌

از این ماتم سرای مملو از بیداد و استبداد
که راه زندگی را ، کرده ناهموار می‌ترسم‌

‌نفس حبس‌است از ناچار در این سینهٔ سوزان
ازین بغضی که مانده در کف اظهار می‌ترسم‌‌

"تمرد" شد بهانه ، تا "پدر" شد رانده از جنت
چو اکنون می‌کشم جرم پدر، ناچار می‌ترسم

‌جزای گندمی‌، تبعید در خاک کویری شد
ز جرم خوردن یک عمر ، گندمزار می‌ترسم‌

پر کاهی گنه ، سوزد اگر کوهی ز تقوا را ؟
از آنکه هست بر دوشش گنه بسیار می‌ترسم

‌‌سؤالی می‌کشد ما را که زاهد زین همه عصیان
نمی‌ترسد چرا از شعله‌‌های نار ؟... می‌ترسم

به سر دارم هزار اما که میخواهم بیان دارم
ولی از موش ‌های در پس دیوار می‌ترسم

همان بهتر که (ساقی) دم فرو بندی بناچاری
که آخر می‌دهی سر بر طناب دار ، می‌ترسم‌

سید محمدرضا شمس (ساقی)


برچسب‌ها: سید محمدرضا شمس ساقی
اگه میخوام بهترین باشم؟
نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 0

آرشیو
آمار سایت
  • کل مطالب : <-BlogPostsCount->
  • کل نظرات : <-BlogCommentsCount->
  • افراد آنلاین : <-OnlineVisitors->
  • تعداد اعضا : <-BlogUsersCount->
  • بازدید امروز : <-TodayVisits->
  • بازدید کننده امروز : <-TodayVisitors->
  • باردید دیروز : <-YesterdayVisits->
  • بازدید کننده دیروز : <-YesterdayVisitors->
  • گوگل امروز : <-TodayGoogleEntrance->
  • گوگل دیروز : <-YesterdayGoogleEntrance->
  • بازدید هفته : <-WeekVisits->
  • بازدید ماه : <-MonthVisits->
  • بازدید سال : <-YearVisits->
  • بازدید کلی : <-AllVisits->
  • کدهای اختصاصی