loading...

کوچه سار شعر

بازدید : 428
سه شنبه 14 مهر 1399 زمان : 7:37

(مرثیه‌ی بهار)

نوبهاران کو؟ که با خود بوی باران آورد
خرم آن باران که بوی نوبهاران آورد

نونهالان چمن از تشنگی خشکیده اند
زانکه ابری نیست تا یک جرعه باران آورد

نم نم باران اگر خوش بود بر میخوارگان
یادش کنون اشک در چشم خماران آورد

با نسیم نغمه خوان برگی نمی‌آید به رقص
باد این سامان ، سکون در شاخساران آورد

باید اندر قصه‌ها دید این کرامت را که باد
در سکوت شب ، سرود آبشاران آورد

در همه آفاقِ عالم ، اختری بیدار نیست
ماه کو ، تا نامی‌از شب زنده داران آورد

شب چنان سنگین فرود آمد که یک تن جان نبرد
تا خبر از کشتگان زی سوگواران آورد

چشمه پنهان گشت و ما در تیرگی حیران شدیم
خضر باید ،‌ تا نشان از رستگاران آورد

باغ را تا شمع سرخ لاله‌ها روشن شود
مشعلی باید که برق از کوهساران آورد

خانه خالی شد ولیکن منزل جانان نشد
حافظی کو ، تا اسف بر حال یاران آورد

خانه ویران‌ست و پرسد خواجه اح‌وال صوَر
نقش ایوان پاسخ از صورت نگاران آورد

لفظ ، در بند است و بیم معنی از دیدار او
شاعران را در شمار شرمساران آورد

کاشکی خورشید بیداری برآرد سر ز خواب
در شب مستان ، سلام از هوشیاران آورد

کاش برقی برجهد از نعل اسبی بی سوار
ورنه اسبی نیست تا بانگ سواران آورد

گرنه طوفان بلا برخیزد از آفاق دور
ابر رحمت کی گذر بر کشتزاران آورد

نادر نادرپور


برچسب‌ها: نادر نادرپور
که حق مطلب مارا جنون ادا نکند
نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 0

آرشیو
آمار سایت
  • کل مطالب : <-BlogPostsCount->
  • کل نظرات : <-BlogCommentsCount->
  • افراد آنلاین : <-OnlineVisitors->
  • تعداد اعضا : <-BlogUsersCount->
  • بازدید امروز : <-TodayVisits->
  • بازدید کننده امروز : <-TodayVisitors->
  • باردید دیروز : <-YesterdayVisits->
  • بازدید کننده دیروز : <-YesterdayVisitors->
  • گوگل امروز : <-TodayGoogleEntrance->
  • گوگل دیروز : <-YesterdayGoogleEntrance->
  • بازدید هفته : <-WeekVisits->
  • بازدید ماه : <-MonthVisits->
  • بازدید سال : <-YearVisits->
  • بازدید کلی : <-AllVisits->
  • کدهای اختصاصی