(آهنگ فراق)
دامان تو ، روزی که رها کردم و رفتم
هنگامهای از گریه به پا کردم و رفتم
از دست تو رفتم ولی از چشم گهربار
دردانه به پای تو رها کردم و رفتم
بشکاف سر کوی خود و پارهی دل بین
گر نیستی آگه که چهها کردم و رفتم
رفتم ، ولی از گلشن رویت دم آخر
خرم دل غمگین به صفا کردم و رفتم
یاد آر ز بی مهری خود ، گر که ندانی
آهنگ فراق تو چرا کردم و رفتم
گفتم نروم تا نشوی دشمن جانم
بر عهد خودای دوست! وفا کردم و رفتم
رسوا شدم از عشق و تو را در همهی شهر
چون ماه نو انگشت نما کردم و رفتم
(گلشن) اثر از خویش ، به هجر تو نبیند
جان را به رهت چون که فدا کردم و رفتم
گلشن کردستانی
برچسبها: گلشن کردستانی