(چقدر...)
هرگز نخواستم که بگویم تو را چقدر
عاشق شدم چه وقت چگونه چرا چقدر؟
هرگز نخواستم که بگویم نگاه تو
از ابتدای سادهی این ماجرا چقدر
من را شکست، ساخت، شکست و دوباره ساخت
من را چرا شکست چرا ساخت یا چقدر...؟
هرگز نخواستم به تو عادت کنم ولی
عادت نبود حسی از آن ابتدا چقدر ـ
مانند پیچکی که بپیچد به روح من
ریشه دواند و سبز شد و ماند تا چقدر
تقدیر را به نفع تو تغییر ، میدهند
اینجا فرشتهها که بدانی خدا چقدر
خوب است با تو ، با همهی بی وفاییات
قلبم گرفته است، نپرس از کجا؟ چقدر؟!
قلبم گرفته است ، سرم گیج میرود
هرگز نخواستم که بدانی تو را چقدر...
نغمه مستشار نظامی
برچسبها: نغمه مستشار نظامی